سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ساحل ادب
 
قالب وبلاگ

با سلام به دلیل استقبال همکاران محترم وسایر عزیزان مجددا مطالب ذیل ثبت گردید. 

 مسئولین صندوق ذخیره ی فرهنگیان در یک اقدامی شتاب زده و غیر معقول آگهی های تبلیغاتی جهت پذیره نویسی و فروش سهام شرکتی بی نام و نشان ، مجهول الهویه و فاقد فعالیت اقتصادی مشخص ، تحت عنوان " فرآیند" به مدارس سراسر کشور ارسال نموده اند و ادارات آموزش و پرورش نیز به تبع آن تبلیغات فروش سهام شرکت نا معلوم را بر روی فیش های حقوقی دی ماه ۸۳ کارکنان خود ثبت نموده اند.

شرکتی که نه از موسس یا موسسین آن اطلاعی در دست است ، نه سرمایه ی شرکت مشخص است ، نه اعضای هیت مدیره و نه مدیر عامل آن ، شرکتی که ظاهراً در سال ۸۳ تاسیس شده و هیچ گونه فعالیت اقتصادی و تجاری را پشت سر نگذاشته وقرار است با حمایت صندوق ذخیره ی فرهنگیان و خرید سهام توسط فرهنگیان به فعالیت اقتصادی بیفتد و به کار خود ادامه دهد.

     مشخص نیست اعضای هیت مدیره ی صندوق که می بایست حامی منافع اعضای صندوق باشند، چرا وبه چه دلیلی این کار عجیب و غریب را انجام می دهند حال این که اگر اعضای محترم به فکر منافع اعضای صندوق بودند دنبال دریافت سهم دولت و مطالبات قبلی اعضا از دولت می رفتند و با توجه به درآمد نفتی بالا که در سال جاری و سال گذشته نصیب دولت شده ، پیگیری مطالبات بیشتر مورد توجه و خواست اعضا می باشد. سوکمندانه باید گفته شود که امسال بر خلاف سال های قبل سهم دولت نه تنها اضافه نشده ( پیشکش) بلکه نسبت به سال های قبل نیز کاهش چشم گیری داشته است.

     جهت اطلاع باید گفته شود که سهم دولت  درسال های گذشته که به صندوق ذخیره پرداخت شده  به شرح ذیل می باشد.

   ۷۷-۷۶          ۳۵/۶۰  درصد    ۷۸-۷۷          ۳۱/۵۰  درصد

   ۷۹- ۷۸         ۱۳/۵۰  درصد   ۸۰- ۷۹          ۶۶/۵۶  درصد

   ۸۱- ۸۰         ۶۹/۸۴  درصد    ۸۲- ۸۱              ۴۹  درصد

   ۸۳- ۸۲         ۲۹/۳۹  درصد

       با یک نگاه  به  درصدهای  ذکرشده  مشخص  می شود که درسال مالی ۸۳-۸۲ ( ۱/۷/۸۲ تا ۳۱/ ۶/ ۸۳ ) کمترین سهم دولتی پرداخت شده که در این جریانات پیگیری این مسایل و مطالبات قبلی ، خواست و تقاضای فرهنگیان می باشد نه تاسیس یک شرکت جدید بی نام و نشان و یا عدم اعلام مشخصات و در پرده نگه داشتن اعضای موسس شرکت ، که خود این کارها شائبه های سیاسی و زد و بند های کلان اقتصادی را در اذهان متبلور می سازد.

     آیا وقت آن نرسیده است که اعضای هیت مدیره به جای فکر کردن به آینده ی شغلی و اقتصادی مناسب برای خودشان به آینده ی سرمایه ، سپرده و مطالبات اعضای صندوق نیز فکری بکنند؟

______________________________________

این هم مطلب بعدی صندوق

دوست عزیز elle سلام

    نظر شما را خواندم ، خوشحالم از این که به شما و مادر بزرگوارتان- که یک فرد فرهنگی است و گذشته و حال و آینده ی ما به دست پرتوان این عزیزان رقم می خورد- درحد وسع و توان خویش اطلاعاتی را ارائه بدهم.

  البته با توجه به زمینه ی کاری شما توضیحات بنده گستاخی بیش نخواهد بود و به همین خاطر پیشاپیش پوزش می خواهم.صندوق ذخیره ی فرهنگیان  وجوهی را که بنا به فرمایش شما به بازنشستگان داده ، وجوهی است که در طول خدمت همکاران فرهنگی و از تاریخ عضویت آن ها همه ماهه ، پنج درصد حقوق و مزایای آن ها را از حقوقشان کسر نموده و برابر تصویب مجلس و اساسنامه ی صندوق می بایست معادل همان مبلغ نیز هر ماه توسط دولت به حساب ذینفع و به صندوق پرداخت شود ، با توجه به انباشت سرمایه در طول چندین سال در صندوق ، صندوق با سرمایه گذاری در بخش های مختلف نسبت به پرداخت سود به همکاران ( بعد از بازنشستگی یا فوت ) اقدام می نماید که در سال های گذشته این سودها درصد های مختلفی داشته که از 13 درصد گرفته تا 27 درصد در سال مالی 83-82 در نوسان می باشد.

    انتقاد حقیر در مورد خرید سهام شرکت فرآیند توسط فرهنگیان به دلیل نا مشخص بودن شرکت ، نداشتن سوابق مالی و تجاری روشن، مشخص نبودن موسسین و اعضای هیت مدیره و مدیر عامل و غیره می باشد.شما که در زمینه ی بورس همکاری دارید حتماً می دانید که یکی از شرایط سرمایه گذاری در یک شرکت یا خرید سهام آن شرکت سوابق تجربی سال های قبل ، سود دهی بهتر و بیشتر، امنیت سرمایه و ... می باشد که شرکت " فرآیند " فاقد همه ی این موارد می باشد.

علاقه مندان به نظرات داده شده به مطالب می توانند روی آدرس زیر کلیک نمایند.

 http://emkani.blogfa.com/8311.aspx#19

 

 

 


[ چهارشنبه 84/2/21 ] [ 2:58 صبح ] [ ابوالفضل امکانی ] [ نظرات () ]

 

دیشب حسی مرا تا بی نهایت برد

از آیینه ی زمان گذراند و سرگردان

رها کرد در میان جاده ی سکوت

 


[ سه شنبه 84/2/20 ] [ 2:23 صبح ] [ ابوالفضل امکانی ] [ نظرات () ]

دیدم بخواب خوش که بدستم پیاله بود

تعبیر رفت و کاربدولت حواله بود   

چل سال رنج و غصه کشیدیم و عاقبت

تدبیر ما بدست شراب دو سابه بود

آن نافه مراد که می خواستم ز بخت

درچین زلف آن بت مشکین کلاله بود

 


[ دوشنبه 84/2/19 ] [ 1:30 صبح ] [ ابوالفضل امکانی ] [ نظرات () ]


.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 6
بازدید دیروز: 15
کل بازدیدها: 86759